چرا روحانیت و کنسرت با هم نمی سازند؟
کنسرت,روحانیت,دوستی با نامحرم,اجرای موسیقی,موسیقی حلال و حرام ,امام خمینی
براستی مشکل روحانیت با کنسرت بخاطر چیست ؟! آیا روحانیت با شادی مردم مشکل دارد ؟! یا با ملازمات و حواشی کنسرت مشکل دارند ؟! براستی ملازمات و حواشی غیر شرعی و اخلاقی کنسرت چیست ؟!
راسخون : در روزهای اخیر اخباری به سمع و نظر ما رسیده است که حکایت از تقابل افکاری متفاوت در برخورد با یک پدیده به نام کنسرت هستند. عدّه ای دنبال احیای این مولود نامشروع غربی در ایران و سرزمین اسلامی هستند و علماء و روحانیون و مردم مومن هم با این پدیده سازگار نیستند.
مثلا در آخرین اظهارات نماینده خبرگان استان مازندران آیت الله توکّل این ادبیات را شنیدیم:
«ملّت ما خون، جان و شرف داد، اما برخی الان ادعا دارند مسئله کشور ما کنسرت است. در قم اگر کنسرتی را برگزار میکردند ما مسئله را دنبال میکردیم، قم جای این مسخرهبازیها نیست، در همین بابل و مازندران مشکل، کنسرت نیست. مردم شغل و مسکن میخواهند، سفرهشان خالیست، از این به بعد اگر در بابل کنسرتی برگزار شود، تبعاتش برعهده خود مسئولان است. وقتی برخی مسئولان به شعارهای خود عمل نمیکنند، برای مردم کنسرت میگذارند، این جواب نیست، مردم دیگر جانشان به لبشان آمد، ما شهید ندادیم تا عدهای امروز بیایند و در شهرمان برقصند.»
یا امام جمعه رامسر در نامه ای اینطور نوشتند: «اینجانب تاکید می نمایم هرگونه اجرای موسیقی پاپ در محدوده شهری رامسر و کتالم و سادات شهر ممنوع بوده است و فقط اجرای زنده موسیقی سنتی و برگزاری جنگ های شادی با تعریف خاصّ قانونی در محدوده شهرهای یاد شده مجاز می باشد.» و البته مخالفت های امام جمعه مشهد که از اولین ادبیات های مخالفت با کنسرت در شهر مقدّس مشهد است.
این تقریبا ادبیات مشترک در بین علماء است و غیر از حرف زدم هم در عمل هم اخیرا برخورد یک روحانی در مخالفت با کنسرت در برازجان را دیدیم و نحوه برخورد مردم با یک روحانی با لباس روحانیت، خیلی در شآن این کسوت و این جایگاه نبود. البته شاید این کار حکیمانه انجام نشد ولی برخورد مردم هم درست نبود. خلاصه اینکه این پدیده اجتماعی تبدیل به چالشی شده که باز هم در ماجرای خاموشی برق شهر در یکی از کنسرت ها صدای بعضی در آمد که اینکار عمدی بوده و باید مسئولان پاسخگو باشند و یا در لغو تعداد زیادی از کنسرت ها باید فکری به حال این موضوع کرد تا خدای ناکرده تبعات این دو گانگی ها به اسم اسلام تمام نشود.
برای رفع این اشکالات چند نکته قابل تامّل وجود دارد:
راسخون : در روزهای اخیر اخباری به سمع و نظر ما رسیده است که حکایت از تقابل افکاری متفاوت در برخورد با یک پدیده به نام کنسرت هستند. عدّه ای دنبال احیای این مولود نامشروع غربی در ایران و سرزمین اسلامی هستند و علماء و روحانیون و مردم مومن هم با این پدیده سازگار نیستند.
مثلا در آخرین اظهارات نماینده خبرگان استان مازندران آیت الله توکّل این ادبیات را شنیدیم:
«ملّت ما خون، جان و شرف داد، اما برخی الان ادعا دارند مسئله کشور ما کنسرت است. در قم اگر کنسرتی را برگزار میکردند ما مسئله را دنبال میکردیم، قم جای این مسخرهبازیها نیست، در همین بابل و مازندران مشکل، کنسرت نیست. مردم شغل و مسکن میخواهند، سفرهشان خالیست، از این به بعد اگر در بابل کنسرتی برگزار شود، تبعاتش برعهده خود مسئولان است. وقتی برخی مسئولان به شعارهای خود عمل نمیکنند، برای مردم کنسرت میگذارند، این جواب نیست، مردم دیگر جانشان به لبشان آمد، ما شهید ندادیم تا عدهای امروز بیایند و در شهرمان برقصند.»
یا امام جمعه رامسر در نامه ای اینطور نوشتند: «اینجانب تاکید می نمایم هرگونه اجرای موسیقی پاپ در محدوده شهری رامسر و کتالم و سادات شهر ممنوع بوده است و فقط اجرای زنده موسیقی سنتی و برگزاری جنگ های شادی با تعریف خاصّ قانونی در محدوده شهرهای یاد شده مجاز می باشد.» و البته مخالفت های امام جمعه مشهد که از اولین ادبیات های مخالفت با کنسرت در شهر مقدّس مشهد است.
این تقریبا ادبیات مشترک در بین علماء است و غیر از حرف زدم هم در عمل هم اخیرا برخورد یک روحانی در مخالفت با کنسرت در برازجان را دیدیم و نحوه برخورد مردم با یک روحانی با لباس روحانیت، خیلی در شآن این کسوت و این جایگاه نبود. البته شاید این کار حکیمانه انجام نشد ولی برخورد مردم هم درست نبود. خلاصه اینکه این پدیده اجتماعی تبدیل به چالشی شده که باز هم در ماجرای خاموشی برق شهر در یکی از کنسرت ها صدای بعضی در آمد که اینکار عمدی بوده و باید مسئولان پاسخگو باشند و یا در لغو تعداد زیادی از کنسرت ها باید فکری به حال این موضوع کرد تا خدای ناکرده تبعات این دو گانگی ها به اسم اسلام تمام نشود.
برای رفع این اشکالات چند نکته قابل تامّل وجود دارد:
1- روشن شدن تکلیف موسیقی حلال و حرام
قطعا ما موسیقی حلال و حرام داریم و مردم هم باید بیشتر در تفکیک این مباحث دقت کنند و در این بین حکومت وظیفه دقیق تری دارد و باید با اجرای یک سیاست کلی و دقیق این گره کور باز شود، اگر همه موسیقی هایی که از تلویزیون اجرا می شود و پخش می شود، بدون اشکال است، تکلیف مشخص شود؛ البته نا گفته نمایند که ملاک رهبری و دیگر مراجع با آنچه در صدا و سیما و رادیو پخش می شود متفاوت و است پخش شدن یک موسیقی و ترانه در رسانه ملّی دلیل بر حلال بودن آن نیست که این موضوع در استفتاات رهبری هم موجود است. [1]
خلاصه همه مردم در تحلیل احکام شرعی دقیق نیستند و تا جایی هم حق دارند و می گویند هر چه صدا و سیما جمهوری اسلامی پخش می کند باید اسلامی باشد. از مهمترین ثمرات این حرکت این است که مردم دچار دوگانگی نمی شوند و در تمییز موسیقی بحث روشن می شود و مردم هم از این تحیّر بیرون می آیند و مسئولین مربوط هم در تایید و دعوت از خواننده مورد نظر دچار اشتباه نمی شوند.
امام خمینی (ره) هم نکته ای درباره بحث دارند:
«باز هم این را تکرار میکنم که موسیقیها باز کمّی هست. باید اشخاصی که مطلعاند اینها موسیقی هستند، مشاهده کنند ببینند اگر یک چیزی را میبینید موسیقیاش را نمیتوانید رد کنید، اصلش را رد کنید.»[2] یا در بیانی دیگر اجازه پخش هر موسیقی را از رسانه نمی دادند و می گفتند:
«یک وقتی بود که در تهران من گاهی از خیابان عبور میکردم، همین طور که آدم میرفت، موسیقی بود. در تمام دکّانها صدای موسیقی که پخش میشد، همین طور تا آخر موسیقی بود، این مغز را اینطور متزلزل میکردند. حواس را میبردند دنبال این مسائل که مبادا راجع به آن مسائلی که مربوط است به زندگیشان، مربوط به مسائل انسانیشان هست، مربوط به استقلال مملکتشان است مبادا متوجه به او بشوند و همین طور هم هست».
پس نکته اوّل روشن شدن موسیقی حلال و تفکیک آن از موسیقی حرام و مطرب و لهوی است.
خلاصه همه مردم در تحلیل احکام شرعی دقیق نیستند و تا جایی هم حق دارند و می گویند هر چه صدا و سیما جمهوری اسلامی پخش می کند باید اسلامی باشد. از مهمترین ثمرات این حرکت این است که مردم دچار دوگانگی نمی شوند و در تمییز موسیقی بحث روشن می شود و مردم هم از این تحیّر بیرون می آیند و مسئولین مربوط هم در تایید و دعوت از خواننده مورد نظر دچار اشتباه نمی شوند.
امام خمینی (ره) هم نکته ای درباره بحث دارند:
«باز هم این را تکرار میکنم که موسیقیها باز کمّی هست. باید اشخاصی که مطلعاند اینها موسیقی هستند، مشاهده کنند ببینند اگر یک چیزی را میبینید موسیقیاش را نمیتوانید رد کنید، اصلش را رد کنید.»[2] یا در بیانی دیگر اجازه پخش هر موسیقی را از رسانه نمی دادند و می گفتند:
«یک وقتی بود که در تهران من گاهی از خیابان عبور میکردم، همین طور که آدم میرفت، موسیقی بود. در تمام دکّانها صدای موسیقی که پخش میشد، همین طور تا آخر موسیقی بود، این مغز را اینطور متزلزل میکردند. حواس را میبردند دنبال این مسائل که مبادا راجع به آن مسائلی که مربوط است به زندگیشان، مربوط به مسائل انسانیشان هست، مربوط به استقلال مملکتشان است مبادا متوجه به او بشوند و همین طور هم هست».
پس نکته اوّل روشن شدن موسیقی حلال و تفکیک آن از موسیقی حرام و مطرب و لهوی است.
2- اشکالات موجود در کنسرت ها
قطعا مسائلی در کنسرت ها و اجرای زنده موسیقی وجود داشت و دارد که با مضامین دینی ما در تضاد است و اگر می بینیم که مسئولین مذهبی معمولا با این برنامه ها مخالف هستند به خاطر وجود این اشکالات است.
الف: اختلاط محرم و نامحرم
خوب می دانیم معمولا خانواده ها با هم در این مراسمات شرکت می کنند و بنده نشنیدم در این مراسم ها تفکیک زن و مرد انجام بشود و در بسیاری از موارد جوانان با دوست های غیر شرعی خود در این برنامه ها شرکت می کنند.
در دستورات دینی ما، بسیار از خلوت با نامحرم نهی شده است و با ادبیات های مختلف به ما هشدار دادند که خلوت با نامحرم پرتگاهی خطرناک است. در روایتی داریم که محمد طیار نقل میکند: «وارد مدینه شدم و به دنبال خانه اى گشتم تا آن را اجاره کنم. به خانه اى وارد شدم که دو اتاق داشت و میان آنها درى بود و در آن خانه، زنى بود. زن گفت: این خانه را اجاره مى کنى؟ گفتم: میان آنها درى است و من جوانم. زن گفت: در را مى بندم. اثاثیه ام را به آن خانه بردم و گفتم: در را ببند. زن گفت: از بستن در، وحشت مى کنم. بگذار باز باشد. گفتم: خیر، من جوانم و تو هم جوان. در را ببند. زن گفت: من در خانه خود مى نشینم و نزد تو نمى آیم و به تو هم نزدیک نمى شوم، و از بستن در، خوددارى کرد.
نزد امام صادق علیه السلام آمدم و از این مسئله پرسیدم. فرمود: «از آن خانه بیرون شو؛ زیرا هرگاه مرد و زنى در خانه اى خلوت کنند، سومین نفر، شیطان است.»[1]
اما آنچه امروز در این مراسمات و جلسات بدون قید و بند کنسرت اتّفاق می افتد این است که هیچ قاعده و قانونی برای نوع ارتباط با نامحرم وجود ندارد و بسیاری از جوان ها برای تخلیه هیجانات و تخلیه هیجانات جنسی خود به این جلسات پای می گذارند. اما دین ما به سختی ما را از این خلوت ها و ارتباطات با نامحرم منع می کند تا مبادا درگیر یک ارتباط غیر شرعی و غیر عرفی بشویم.
برای همین در احوالات محقق اردبیلی که به علت زهد و عبادت زیاد معروف به «مقدس» بود، نقل میکنند: «وقتی از ایشان می پرسند که اگر با نامحرمی در یک اتاق باشید، می توانید خود را نگه دارید یا نه؟ ایشان به صراحت نمی توانند جواب مثبت دهند و می گویند: از آن لحظات به خدا پناه می برم.»[2]
ب: بوجود آمدن مکالمات غیر ضروری با نامحرم
در اوضاع امروز جامعه، بعضی در پایین ترین نوع ارتباطات اجتماعی هستند که اختلاط و مکالمه و خنده با نامحرم، برایشان نوعی جایگاه اجتماعی و با کلاسی محسوب میشود و اگر کسی این مباحث را رعایت کند، انگ «اُمل» بودن را به او نسبت میدهند. امروزه یکی از تفریحات بعضی جوان های بی اطلاع و غیر متدین گفتگو با نامحرم و یا به اصطلاح دوست اجتماعی آنها است. اما آنچه در سفارشات دینی ما وارد شده به این خاطر است تا خطر ابتلا به گناه و زیاده خواهی جنسی را کاهش دهد.
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به زنها سلام میکرد و جوابش را میدادند، و شیوه امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) هم این بود که به زنها سلام میکرد و خوش نداشت که به زنهاى جوان سلام کند و میفرمود: میترسم آوازش مرا خوش آید، و زیادتر از آن اجرى که میجویم [گناه] به من رسد.» [3]
امیر المومنین(علیه السلام) با ان مراتب ایمانی، باز هم نگران این است از صدای نامحرم خوشش بیاید، اما ما که انسان های معمولی و غیر معصوم هستیم نباید این دغدغه را داشته باشیم؟؟
بار ها شده که علت یک ارتباط نامشروع و پنهانی وقتی بررسی میشود، جواب همین لذتی بوده که شخص از صدا و نوع حرف زدن نامحرم برده است و شخص به خاطر همین دلیل، گرفتار تنوع طلبی شده است. لذا قرآن به زنان دستور داده مراقب نوع حرف زدنشان باشند و این دستور را خطاب به زنان رسول رحمتش فرموده: «یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوف [احزاب/32] اى زنان پیامبر، شما همانند دیگر زنان نیستید، اگر از خدا بترسید. پس به نرمى سخن مگویید تا آن مردى که در قلب او مرضى هست به طمع افتد. و سخن پسندیده بگویید.»
با توجه به این نکات، بهتر است انسان در مکالمه با نامحرم حدود را رعایت کرده و از سخن گفتن در موارد غیر ضروری پرهیز کند تا مبادا شامل این روایت شود که امام علی (علیهالسلام) میفرماید: «هر کس با زن نامحرمی شوخی کند، برای هر کلمه که با او در دنیا گفته است، خداوند او را هزار سال زندانی میکند».[4]
ج: دوستی با نامحرم
یکی از بد ترین آسیب های محیط های مختلط، بوجود آمدن دوستی های بدون منطق امروزی است که باعث بوجود آمدن مشکلات بسیاری در جامعه شده است.
دین اسلام برای همه ابعاد زندگی برنامه داشته و خطوط قرمزی را هم برای کیفیت رفتار ما بیان کرده است و عواقب تجاوز از این حدود را چنین بیان کرده است: «... تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ ... [طلاق/1] و اینها همه حدود خدا است و کسى که از حدود خدا تجاوز کند به نفس خود ستم کرد...» با این توضیح باید دید دستور دین نسبت به گرفتن دوست پنهانی -که برای افراد متاهل مصداق خیانت هم است- چه دستوری داده است.
خداوند در قرآن دو نکته دقیق را اشاره کرده است: «... وَ لاَ مُتَّخِذِات أَخْدَانٍ [نساء/25]... و نه از آنها که به پنهان دوست مىگیرند.» یعنی به مردان توصیه میکند که با زنانی که اهل رفیق بازی با نامحرم و دوست پنهان هستند، ازدواج نکن و این صفت ناپسند را نکوهش کرده است و در آیه ای دیگر فرموده است: «... وَ لا مُتَّخِذی أَخْدان [مائده/5] ... اهل دوست گیری پنهانی نباشید.» در این آیه دوستی با نامحرم را در پنهان، برای مردان بد میداند و آنها را از این کار منع میکند.
الف: اختلاط محرم و نامحرم
خوب می دانیم معمولا خانواده ها با هم در این مراسمات شرکت می کنند و بنده نشنیدم در این مراسم ها تفکیک زن و مرد انجام بشود و در بسیاری از موارد جوانان با دوست های غیر شرعی خود در این برنامه ها شرکت می کنند.
در دستورات دینی ما، بسیار از خلوت با نامحرم نهی شده است و با ادبیات های مختلف به ما هشدار دادند که خلوت با نامحرم پرتگاهی خطرناک است. در روایتی داریم که محمد طیار نقل میکند: «وارد مدینه شدم و به دنبال خانه اى گشتم تا آن را اجاره کنم. به خانه اى وارد شدم که دو اتاق داشت و میان آنها درى بود و در آن خانه، زنى بود. زن گفت: این خانه را اجاره مى کنى؟ گفتم: میان آنها درى است و من جوانم. زن گفت: در را مى بندم. اثاثیه ام را به آن خانه بردم و گفتم: در را ببند. زن گفت: از بستن در، وحشت مى کنم. بگذار باز باشد. گفتم: خیر، من جوانم و تو هم جوان. در را ببند. زن گفت: من در خانه خود مى نشینم و نزد تو نمى آیم و به تو هم نزدیک نمى شوم، و از بستن در، خوددارى کرد.
نزد امام صادق علیه السلام آمدم و از این مسئله پرسیدم. فرمود: «از آن خانه بیرون شو؛ زیرا هرگاه مرد و زنى در خانه اى خلوت کنند، سومین نفر، شیطان است.»[1]
اما آنچه امروز در این مراسمات و جلسات بدون قید و بند کنسرت اتّفاق می افتد این است که هیچ قاعده و قانونی برای نوع ارتباط با نامحرم وجود ندارد و بسیاری از جوان ها برای تخلیه هیجانات و تخلیه هیجانات جنسی خود به این جلسات پای می گذارند. اما دین ما به سختی ما را از این خلوت ها و ارتباطات با نامحرم منع می کند تا مبادا درگیر یک ارتباط غیر شرعی و غیر عرفی بشویم.
برای همین در احوالات محقق اردبیلی که به علت زهد و عبادت زیاد معروف به «مقدس» بود، نقل میکنند: «وقتی از ایشان می پرسند که اگر با نامحرمی در یک اتاق باشید، می توانید خود را نگه دارید یا نه؟ ایشان به صراحت نمی توانند جواب مثبت دهند و می گویند: از آن لحظات به خدا پناه می برم.»[2]
ب: بوجود آمدن مکالمات غیر ضروری با نامحرم
در اوضاع امروز جامعه، بعضی در پایین ترین نوع ارتباطات اجتماعی هستند که اختلاط و مکالمه و خنده با نامحرم، برایشان نوعی جایگاه اجتماعی و با کلاسی محسوب میشود و اگر کسی این مباحث را رعایت کند، انگ «اُمل» بودن را به او نسبت میدهند. امروزه یکی از تفریحات بعضی جوان های بی اطلاع و غیر متدین گفتگو با نامحرم و یا به اصطلاح دوست اجتماعی آنها است. اما آنچه در سفارشات دینی ما وارد شده به این خاطر است تا خطر ابتلا به گناه و زیاده خواهی جنسی را کاهش دهد.
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به زنها سلام میکرد و جوابش را میدادند، و شیوه امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) هم این بود که به زنها سلام میکرد و خوش نداشت که به زنهاى جوان سلام کند و میفرمود: میترسم آوازش مرا خوش آید، و زیادتر از آن اجرى که میجویم [گناه] به من رسد.» [3]
امیر المومنین(علیه السلام) با ان مراتب ایمانی، باز هم نگران این است از صدای نامحرم خوشش بیاید، اما ما که انسان های معمولی و غیر معصوم هستیم نباید این دغدغه را داشته باشیم؟؟
بار ها شده که علت یک ارتباط نامشروع و پنهانی وقتی بررسی میشود، جواب همین لذتی بوده که شخص از صدا و نوع حرف زدن نامحرم برده است و شخص به خاطر همین دلیل، گرفتار تنوع طلبی شده است. لذا قرآن به زنان دستور داده مراقب نوع حرف زدنشان باشند و این دستور را خطاب به زنان رسول رحمتش فرموده: «یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوف [احزاب/32] اى زنان پیامبر، شما همانند دیگر زنان نیستید، اگر از خدا بترسید. پس به نرمى سخن مگویید تا آن مردى که در قلب او مرضى هست به طمع افتد. و سخن پسندیده بگویید.»
با توجه به این نکات، بهتر است انسان در مکالمه با نامحرم حدود را رعایت کرده و از سخن گفتن در موارد غیر ضروری پرهیز کند تا مبادا شامل این روایت شود که امام علی (علیهالسلام) میفرماید: «هر کس با زن نامحرمی شوخی کند، برای هر کلمه که با او در دنیا گفته است، خداوند او را هزار سال زندانی میکند».[4]
ج: دوستی با نامحرم
یکی از بد ترین آسیب های محیط های مختلط، بوجود آمدن دوستی های بدون منطق امروزی است که باعث بوجود آمدن مشکلات بسیاری در جامعه شده است.
دین اسلام برای همه ابعاد زندگی برنامه داشته و خطوط قرمزی را هم برای کیفیت رفتار ما بیان کرده است و عواقب تجاوز از این حدود را چنین بیان کرده است: «... تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ ... [طلاق/1] و اینها همه حدود خدا است و کسى که از حدود خدا تجاوز کند به نفس خود ستم کرد...» با این توضیح باید دید دستور دین نسبت به گرفتن دوست پنهانی -که برای افراد متاهل مصداق خیانت هم است- چه دستوری داده است.
خداوند در قرآن دو نکته دقیق را اشاره کرده است: «... وَ لاَ مُتَّخِذِات أَخْدَانٍ [نساء/25]... و نه از آنها که به پنهان دوست مىگیرند.» یعنی به مردان توصیه میکند که با زنانی که اهل رفیق بازی با نامحرم و دوست پنهان هستند، ازدواج نکن و این صفت ناپسند را نکوهش کرده است و در آیه ای دیگر فرموده است: «... وَ لا مُتَّخِذی أَخْدان [مائده/5] ... اهل دوست گیری پنهانی نباشید.» در این آیه دوستی با نامحرم را در پنهان، برای مردان بد میداند و آنها را از این کار منع میکند.
3- مشخص شدن متولی برگزاری کنسرت
اگر با توجه به حاشیه ها و مشکلات موجود در نوع کنسرت ها، بشود پذیرفت که کنسرتی بدون این اشکالات برگزار شود، باید فکری به حال بانی و متولی برگزاری این مراسمات -ان شاء الله بدون گناه- کرد تا مردم دچار دوگانگی نشوند و اگر کنسرتی تعطیل یا لغو شد بدانند کجا باید پی گیر برگزاری آن شوند. البته در این مواقع طبق روال با توجه به ناتوانی مسئولان امّا اینطور مرسوم شده که اولین نگاه مردم و موافقان کنسرت سمت مسئولین مذهبی مانند امام جمعه و ... می رود ولی این درحالی است که متولی برگزاری و صدور مجوّز ارگان هایی دیگه هستند.
به قلم : حجت السلام باقری
پی نوشت:
[1]. «س 1140: موسیقی که از رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی پخش می شود، چه حکمی دارد؟ آیا این گفته که حضرت امام (قدّس سره) موسیقی را بهطور مطلق حلال اعلام کرده اند، صحیح است؟
ج: نسبت حلال دانستن موسیقی بهطور مطلق به راحل عظیم الشأن حضرت امام خمینی (قدّس سرّه) کذب و افتراء است. امام (قدّس سرّه) معتقد به حرمت موسیقی مناسب با مجالس معصیت بودند و نظر ما هم همین است، ولی اختلاف در دیدگاه ها از تشخیص موضوع نشأت می گیرد زیرا تشخیص موضوع موکول به نظر خود مکلّف است. گاهی نظر نوازنده با نظر شنونده تفاوت پیدا می کند که در این صورت موسیقی که به تشخیص مکلّف لهو و مناسب با مجالس گناه است براو گوشدادن به آن حرام می باشد و امّا صداهای مشکوک محکوم به حلیّت هستند و پخش از رادیو و تلویزیون به تنهایی دلیل شرعی بر مباح و حلال بودن آنها محسوب نمی شود.» اجوبه الاستفتاآت،آیت الله خامنه ای، موسیقی و غنا.
[2]. صحیفه امام ، ج 9، ص 242.
[3]. صحیفه امام، ج 12، ص 290.
[4]. «قَالَ دَخَلْتُ الْمَدِینَةَ وَ طَلَبْتُ بَیْتاً أَتَکَارَاهُ فَدَخَلْتُ دَاراً فِیهَا بَیْتَانِ بَیْنَهُمَا بَابٌ وَ فِیهِ امْرَأَةٌ فَقَالَتْ تُکَارِی هَذَا الْبَیْتَ قُلْتُ بَیْنَهُمَا بَابٌ وَ أَنَا شَابٌّ قَالَتْ أَنَا أُغْلِقُ الْبَابَ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ فَحَوَّلْتُ مَتَاعِی فِیهِ وَ قُلْتُ لَهَا أَغْلِقِی الْبَابَ فَقَالَتْ تَدْخُلُ عَلَیَّ مِنْهُ الرَّوْحُ دَعْهُ فَقُلْتُ لَا أَنَا شَابٌّ وَ أَنْتِ شَابَّةٌ أَغْلِقِیهِ قَالَتِ اقْعُدْ أَنْتَ فِی بَیْتِکَ فَلَسْتُ آتِیکَ وَ لَا أَقْرَبُکَ وَ أَبَتْ أَنْ تُغْلِقَهُ فَأَتَیْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَسَأَلْتُهُ عَنْ ذَلِکَ فَقَالَ تَحَوَّلْ مِنْهُ فَإِنَّ الرَّجُلَ وَ الْمَرْأَةَ إِذَا خُلِّیَا فِی بَیْتٍ کَانَ ثَالِثُهُمَا الشَّیْطَانَ.» ابن بابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، تاریخ وفات مؤلف: 381 ق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، موضوع: کتب اربعه، زبان: عربى، تعداد جلد: 4، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، مکان چاپ: قم، سال چاپ: 1413 ق، ج3، ص252.
[5]. مرکز اطلاع رسانی غدیر.
[6]. «عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ رِبْعِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ یُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ وَ یَرْدُدْنَ عَلَیْهِ السَّلَامَ وَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ یُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ وَ کَانَ یَکْرَهُ أَنْ یُسَلِّمَ عَلَى الشَّابَّةِ مِنْهُنَّ وَ یَقُولُ أَتَخَوَّفُ أَنْ یُعْجِبَنِی صَوْتُهَا فَیَدْخُلَ عَلَیَّ أَکْثَرُ مِمَّا أَطْلُبُ مِنَ الْأَجْرِ» کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 648.
[7]. «مَنْ فَاکَهَ امْرَأَةً لَا یمْلِکُهَا حُبِسَ بِکُلِّ کَلِمَةٍ کَلَّمَهَا فِی الدُّنْیَا أَلْفَ عَامٍ فِی النَّارِ» مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ناشر: دار إحیاء التراث العربی، مکان چاپ: بیروت، سال چاپ: 1403 ق، ج73، ص: 263.
به قلم : حجت السلام باقری
پی نوشت:
[1]. «س 1140: موسیقی که از رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی پخش می شود، چه حکمی دارد؟ آیا این گفته که حضرت امام (قدّس سره) موسیقی را بهطور مطلق حلال اعلام کرده اند، صحیح است؟
ج: نسبت حلال دانستن موسیقی بهطور مطلق به راحل عظیم الشأن حضرت امام خمینی (قدّس سرّه) کذب و افتراء است. امام (قدّس سرّه) معتقد به حرمت موسیقی مناسب با مجالس معصیت بودند و نظر ما هم همین است، ولی اختلاف در دیدگاه ها از تشخیص موضوع نشأت می گیرد زیرا تشخیص موضوع موکول به نظر خود مکلّف است. گاهی نظر نوازنده با نظر شنونده تفاوت پیدا می کند که در این صورت موسیقی که به تشخیص مکلّف لهو و مناسب با مجالس گناه است براو گوشدادن به آن حرام می باشد و امّا صداهای مشکوک محکوم به حلیّت هستند و پخش از رادیو و تلویزیون به تنهایی دلیل شرعی بر مباح و حلال بودن آنها محسوب نمی شود.» اجوبه الاستفتاآت،آیت الله خامنه ای، موسیقی و غنا.
[2]. صحیفه امام ، ج 9، ص 242.
[3]. صحیفه امام، ج 12، ص 290.
[4]. «قَالَ دَخَلْتُ الْمَدِینَةَ وَ طَلَبْتُ بَیْتاً أَتَکَارَاهُ فَدَخَلْتُ دَاراً فِیهَا بَیْتَانِ بَیْنَهُمَا بَابٌ وَ فِیهِ امْرَأَةٌ فَقَالَتْ تُکَارِی هَذَا الْبَیْتَ قُلْتُ بَیْنَهُمَا بَابٌ وَ أَنَا شَابٌّ قَالَتْ أَنَا أُغْلِقُ الْبَابَ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ فَحَوَّلْتُ مَتَاعِی فِیهِ وَ قُلْتُ لَهَا أَغْلِقِی الْبَابَ فَقَالَتْ تَدْخُلُ عَلَیَّ مِنْهُ الرَّوْحُ دَعْهُ فَقُلْتُ لَا أَنَا شَابٌّ وَ أَنْتِ شَابَّةٌ أَغْلِقِیهِ قَالَتِ اقْعُدْ أَنْتَ فِی بَیْتِکَ فَلَسْتُ آتِیکَ وَ لَا أَقْرَبُکَ وَ أَبَتْ أَنْ تُغْلِقَهُ فَأَتَیْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَسَأَلْتُهُ عَنْ ذَلِکَ فَقَالَ تَحَوَّلْ مِنْهُ فَإِنَّ الرَّجُلَ وَ الْمَرْأَةَ إِذَا خُلِّیَا فِی بَیْتٍ کَانَ ثَالِثُهُمَا الشَّیْطَانَ.» ابن بابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، تاریخ وفات مؤلف: 381 ق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، موضوع: کتب اربعه، زبان: عربى، تعداد جلد: 4، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، مکان چاپ: قم، سال چاپ: 1413 ق، ج3، ص252.
[5]. مرکز اطلاع رسانی غدیر.
[6]. «عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ رِبْعِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ یُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ وَ یَرْدُدْنَ عَلَیْهِ السَّلَامَ وَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ یُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ وَ کَانَ یَکْرَهُ أَنْ یُسَلِّمَ عَلَى الشَّابَّةِ مِنْهُنَّ وَ یَقُولُ أَتَخَوَّفُ أَنْ یُعْجِبَنِی صَوْتُهَا فَیَدْخُلَ عَلَیَّ أَکْثَرُ مِمَّا أَطْلُبُ مِنَ الْأَجْرِ» کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 648.
[7]. «مَنْ فَاکَهَ امْرَأَةً لَا یمْلِکُهَا حُبِسَ بِکُلِّ کَلِمَةٍ کَلَّمَهَا فِی الدُّنْیَا أَلْفَ عَامٍ فِی النَّارِ» مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ناشر: دار إحیاء التراث العربی، مکان چاپ: بیروت، سال چاپ: 1403 ق، ج73، ص: 263.
تازه های اخبار
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}